محل تبلیغات شما

 

زندگی ی امام حسین(ع)

معاويه در رجب سال 56  به هلاكت رسيد و يزيد جانشين او شد . سعي بر اين بود كه قبل از انتشار خبر مرگ معاويه از مخالفان احتمالي بيعت گرفته شود . امام به مقر حكومت مدينه فرا خوانده شد و در گفتگويي با وليد و مروان بر عدم بيعت با يزيد شرابخوار و فاسق تاکید كرد و شب بعد مدينه را به قصد مكه ترك نمود . خبر حركت امام از مدينه به مكه براي شيعيان كوفه خوشحال كنند بود و لذا تصميم به دعوت از امام گرفتند و نامه هاي فراواني با امضاهاي متعدد در دعوت از امام ارسال شد . امام كه نمي توانست به موضوع بي توجه باشد مسلم بن عقيل را به كوفه فرستاد و با گذشت حدود يك ماه از ورود مسلم به كوفه هزار نفر با او بيعت كردند . با اطلاع يزيد از جريان كوفه عبيد الله بن زياد با حفظ سمت حكومت بصره حاكم كوفه شد ابن زياد بدون هيچ مشكلي در حالي كه هزار نفر با مسلم بيعت كرده بودند وارد كوفه شد و با تهديد و تطمیع به كنترل اوضاع پرداخت . مسلم پس از چند روزي مخفي شدن دست به قيام زد قصر حكومتي به محاصره در آمد اما در فرعي قصر آزاد بود و ارتباط با اشراف كوفه ادامه داشت تحريكات ابن زياد نتيجه داد و افراد از دور مسلم پراكنده شدند .   هنگام اذان مغرب كسي با مسلم نبود . فرداي آن روز مسلم دستگير شد و به شهادت رسيد . نكته قابل توجه پاكي و صداقت اخلاقي مسلم از يك سو و ضعف سياسي مسلم از سوي ديگر است و خواننده را با چند علامت سوال  مواجه مي سازد . با وجود طرفداران مسلم در كوفه وبیعت هزاران نفر آیا نمي شد زودتر دست به كار شد و از ورود ابن زياد به كوفه جلوگيري کرد ؟ فرصتي كه در خانه هاني رخ داد چرا مسلم از كشتن ابن زياد صرف نظر كرد ؟ چرا مسلم نتوانست افراد را نوعي رهبري كرده كه با او بمانند و كار را يكسره كنند ؟ محاصرع قصر حكومتي بدون اقدام عملي و يكسره  کردن كار چرا ؟ و .            

۲- حركت امام به سمت عراق                                                      

   امام پس از وصول نامه مسلم ، به طرف كوفه حركت كرد و در مسير راه خبر هاي ناگوار مثل شهادت هاني و مسلم ، شهادت قيس بن مسهر و به ايشان رسيد كه همه حاكي از تغيير اوضاع كوفه بود . امام از اطرافيان خواست كه اگر مي خواهند برگردند كه عده اي از همان منزل  بازگشتند و امام بنابر مصالحي كه با ارزيابي هاي سياسي قابل توجيه نیست و بر ما پوشيده است به راه خود ادامه داد . تا با طلايه لشگر ابن زياد به فرماندهي حر ریاحي مواجه شد .                                     

۳- واكنش مردم كوفه به واقعه كربلا

 تركيب جمعيتي كوفه قبيله اي بود و شيعيان در بين قبايل پراكنده بودند علاقه قبيله اي به علايق عقيدتي و ديني برتري داشت به اضافه اينكه اكثر شيعيان ، شيعه سياسي بودند نه عقيدتي يعني در مسايل سياسي همراهي نسبي با اهل بيت داشتند . بنابراين شيعيان واقعي و عقيدتي بسيار اندك بودند و آنها نيز نتوانستند به كمك امام بشتابند . استبداد  ابن زياد نيز در چرخش فكري مردم كوفه نقش اساسی داشت و گرنه در حالت عادی مردم کوفه دست به خون امام آلوده نمي كردند . نرفتن به كربلا مساوي بود با كشته شدن در عين حال اكثر كساني که راهي كربلا شدند از نيمه راه فرار مي كردند به همين دليل همه راهها به طرف کربلا شديدا كنترل مي شدد كه افراد به امام حسين ملحق نشوند . اما نكته مهم اين است که اهل عراق امام را به شهادت رساندند و هیچ سرباز شامی میان آنها نبود

۴- ارزيابي سفر امام حسین (ع)به عراق

از آغاز حركت امام از مدينه به سوي مكه افرادي به امام(ع) توصيه كردند كه از سفر به عراق بپرهيزد.
 نكته اي که در اينجا گفتني است این است که   اگربا ديد سياسي و فارغ از بعد غيبي و عقيدتي به مسئله بنگريم اين نكته روشن است كه در همه نهضت ها و حركت هاي سياسي هميشه موفقيت، قطعي و قابل پيش بيني نيست و کسب پيروزي در صدي از احتمال موقعيت است .
 امكان ندارد بدون هيچ خطري پيروزي قابل پيش بيني باشد  پارادايم »  فكري امام، مخالفت با حكومت فاسد یزید بود  حتي اگر به شهادت منجر شود طبيعي است امام به دنبال پيروزي و كسب قدرت جهت مقابله با فساد و اصلاح جامعه بود و در صورت عدم موفقیت، وظيفه امر به معروف و نهي از منكر را انجام داده بود و در نهايت با شهادت خويش راه را براي مبارزات بعدي هموار می كرد .
حتي اگر امام به كربلا نمي رفت در مكه يا مدينه به شهادت مي رسيد بنابراين احتمال موفقيت در عراق بيشتر بود زيرا كوفه تنفر تاريخي از شام داشت و علاوه بر آن تنها كانون شيعه بود.
 از سوی دیگر نه امام كسي بود بيعت كند نه يزيد اجازه مي داد امام بدون بيعت در جامعه آرامش داشته باشد.
 اگر امام به دعوت كوفه پاسخ نمي داد آنگاه اين سوالات مطرح مي شد كه چرا پاسخ مثبت نداده است ؟ بيراه نيست اگر بگويم حركت امام به كوفه انتخاب بين بد و بدتر بود .
 هنگامي كه امام با سپاه حُر مواجه شد قصد بازگشت داشت اما موفق نشد. حُر نتوانست امام را به كوفه ببرد و امام نیز نتوانست باز گردد در نهایت با حرکت در بیراهه در بیراهه به صحراي كربلا رسيدند و كار روز به روز سخت تر شد .
 دستور از كوفه مبني بر توقف حر رسيد . شب عاشورا امام براي اصحاب سخنراني كرد و گفت فردا جز شهادت چيزي ديگر نخواهد بود و اعلام كرد بيعت خود را از آنان برداشته هر كه مي خواهد برود . 
اگر از جنبه غيبي به مسئله بنگريم اخبار و احاديث فراواني از حضرت رسول(ص) و خود امام(ع) مبني بر آگاهي از شهادت وجود دارد.
 امام همه پیامبران و ائمه در زندگی عادی و ی از عنصر غیب استفاده نمي كردند مگر در مقام اثبات نبوت و امامت   .                               

در جامعه اسلامي آن روز در فاصله رحلت حضرت رسول(ص) تا واقعه كربلا انحرافات فكري و ديني فراواني بوجود آمده بود كه در ايجاد آن جنایت نقش اساسي داشت.
 سه واژه اطاعت از حاکم » ، ووم جماعت - وحدت » و حرمت نقض بيعت» پارادايم سياسي جامعه را تشكيل مي داد .
 انحراف در اين جهت بود كه در جامعه جا افتاده بود كه اطاعت از حاکم، حتي اگر فاسق باشدلازم است.
 وم وحدت جامعه با وجود ظلم حاكم تایيد مي شد و حرام بودن نقض عهد حتي در صورت انحراف حاكم از دين و انصاف و عدل لازم دانسته مي شد.
 بسياري از سرشناسان نيز امام(ع) را بر اساس اصل سه گانه پيش گفته از قيام نهي مي كردند از اين رو بسياري از اهل سنت حركت امام را يك شورش مي دانستند .                                                                                                           

۵- نتايج سياسی قيام كربلا   

مباني تشيع و اصل اساسي آن يعني امامت در قران و سنت موجود است.
 اما حادثه كربلا جدايي تاريخي شيعه را از ساير گروه ها قطعي كرد . اين حادثه نهضتي مقدس و يك حركت سياسي انقلابي در فرهنگ سياسي شيعه است كه هدف آن احياي دين و از بين بردن انحرافات و جايگزين نمودن حكومتي علوي بود كه در كسب هدف شكست خورد .
اما از بعد معنوي آرمانهاي اصيل اسلامي را زنده و تثبيت كرد و موجب حركت هاي بعدي در تاريخ اسلام شد . 
پس از واقعه كربلا تلاش سياسي و نظامي براي كسب قدرت توسط ائمه كنار گذاشته شد و امامان شیعه  به كار علمي و تدريس و روشنگري ديني پرداختند .
 پس از امام سجاد(ع) دو فرزند ايشان زيد بن علي و محمد بن علی، دو روش جداگانه را در پیش گرفته امام باقر روش پدر را در دوری از ت و قيام را دنبال كرد اما زيد منش و روش انقلابي و عملي در پيش گرفت.
 زيد افرادی از گروه ها و جناح هاي مختلف را در  اردوگاه خود داشت.
 اما جریان تشيع خالص،ضمن احترام به ايشان از دخالت در امور دوري مي كرد زيرا در آن صورت لازم بود كه ازچهار چوبه اعتقادي خويش فاصله بگيرد . 
در حالي که كربلا براي زيد سرمشقي انقلابي از نوع نظامي آن بود براي شيعيان امامي معناي ديگري داشت.

❌لوایحFATF ؛ سلاح تحریمی آمریکا❌

جنجال حضور زنان در ورزشگاه

  ,امام ,كه ,سياسي ,كوفه ,مي ,    ,شد و ,حركت امام ,بود كه ,بود و ,جنبه عاطفي واقعه

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

►► بهرام رادان ◄◄